پایان نامه – قسمت اول
چون در دو پایاننامهای که تا امروز نوشتهام، این سؤال برایم پیش نیامد که «چهطور پایاننامه بنویسم؟»، فکر نمیکردم این سؤال خیلی از دوستان باشد. اما بعدها متوجه شدم که اشتباه میکردم و حالا، اگر اجازه بدهید، میخواهم تا جایی که تجربهام قد میدهد، جواب این سؤال را بدهم.
چارچوب مفهومی
عقل سلیم حکم میکند همین ابتدای راه، یک نمای کلی از کاری که باید برای پایاننامه انجام بدهیم، داشته باشیم.
قبل از شروع کار، باید اصول بنیادی را بدانید.
اصل اول: به استادتان (و به هر کس دیگری جز خدا و خودتان) تکیه نکنید.
استقلال به اندازۀ نان شب واجب است. پایاننامه و مقاله مال شماست، گرچه به نام استاد راهنمای شماست. این اصل اصلا به این معنا نیست که به استادانتان اعتماد نکنید، بلکه میخواهم روی این واقعیت تأکید کنم که پایاننامه کار شماست و خوب و بدش به نام شماست. خودتان باید با عشق و پشتکار و خلاقیت انجامش بدهید. شما باید مشکلاتش را تحمل و حل کنید. شما باید وقت و عمر خودتان را صرفش کنید. این پایاننامه، وجهۀ علمی شما را میسازد. چند سال بعد، وقتی ورقش میزنید، باید بتوانید به آن افتخار کنید. تا خودتان را صاحب تماموکمال اثرتان ندانید، هیچ امیدی به آن نداشته باشید.
پس اگر دوست دارید پایاننامهای بنویسید که از تماشاکردنش سیر نشوید، یا حتی اگر قصد دارید یک پایاننامۀ معمولی بنویسید، فکر و رفتار مستقل داشته باشید. نقش استاد راهنما و مشاور فقط پیشنهاددادن است و حتی اگر اصرار بر اعمال نظرات خود داشته باشند، شما دو راه دارید؛
- یا نظرات آنها با نظر شخص شما همسو است یا (متوجه میشوید که) نظراتشان درست است، که در این صورت، نظرات آنها را با علاقه میپذیرید و اعمال میکنید.
- یا معتقدید که نظرات آنها درست یا قابلاعمال نیست. در این صورت، با استدلال محکم،
الف) قانعشان میکنید که نظراتشان را اعمال نکنید.
ب) به هر دلیلی قانع نمیشوند. در این صورت، با احترام تمام، نظرات ایشان را اعمال نمیکنید و راه درست را پیدا میکنید و پیش میروید. مشکل بسیاری از دانشجویان این است که، بهواقع یا به تصور آنها، استادان همیشه در حالت ب قرار دارند. چون مطلعترین فرد از کار شما، خود شما هستید و از آن جایی که استادان شما امکان، فرصت، توان یا حوصلۀ تسلط کامل به کار شما و مسائل مربوط به آن را ندارند، ممکن است نظراتی داشته باشند که شما مطمئن باشید قابلاعمال یا درست نیستند. به نظر من، کافی است دانشجو و پژوهشگر خوبی باشید، آن وقت همه چیز روبراه میشود. اگر بسیار مؤدب، محترم، سختکوش، خلاق و آگاه باشید، استادان نتیجۀ خوب کار شما را میبینند و میپذیرند.
وقتی میگویم مستقل باشید، یعنی منتظر نباشید یک نفر دیگر به شما موضوع بدهد، کلیدواژه پیشنهاد کند، منبع معرفی کند، ایرادهای کارتان را پیدا کند، راهکار جلوی پای شما بگذارد، و مواردی از این قبیل. اینترنت در دسترس شماست، کتابخانهها در اختیار شما هستند، سایت ها و شبکههای اجتماعی پر از کسانی هستند که مسیری شبیه شما را طی کردهاند یا در حال طیکردن آن هستند و میتوانند تجربیاتشان را به رایگان در اختیار شما قرار بدهند. پس فکر کنید، هدفمند جستوجو کنید، راهحل پیدا کنید، اعمال کنید، ارزیابی کنید، برنامهریزی کنید و پیش بروید.
و البته هیچ وقت گزارشدهی و مشورت با استادانتان را فراموش نکنید.
اصل دوم: بقیۀ اصول
خداترسی، اخلاقمداری، سختکوشی، خلاقیت، دانشجویی، و خلاصه هر چیزی که برای زندگی لازم است، برای پژوهش هم لازم است.
راستی، به دانستن دستکم یک زبان دیگر به جز فارسی هم نیاز دارید؛ انگلیسی، عربی، آلمانی، … بستگی به این دارد که منابع حوزۀ مطالعاتی شما عمدتا به چه زبانی هستند.
در قسمت بعد، با مراحل مختلف آمادهسازی پایاننامه آشنا شوید.
مطالب زیر را حتما مطالعه کنید
انتخاب موضوع پژوهش یا عنوان پروپوزال
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ
ببخشید، برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید
خوب بود 🙂
از نظرتون سپاسگزاریم